۶ دی

آن بیوفای عهد شکن را سفر شود|آن بیوفای عهد شکن را سفر شود|امیرخسرو دهلوی

یک غزل زیبا از دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی: ناگاه پیش ازان که کسی را خبر شود آن بیوفای عهد شکن را سفر شود کردند آگهم که فلان رفت و دور رفت نزدیک بود کز تن من، جان به در شود او می رود چو جان و مرا هست بیم آن کو بر سرم نیابد و عمرم به سر شود کو قاصدی که بر دل من دل بسوزدش تا سوی آن خلاصه جان و جگر شود لیکن خبر چگونه رساند به سوی من قاصد که هم ز دیدن او بی خبر شود گویی مه دو هفته بدیدش که هر شبی بیگانه تر برآید و باریکتر شود …

ادامه مطلب